شناسایی ۴۲ بیمار جدید کرونا در ایران / ۳ بیمار دیگر جان باختند
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۲۶۸۹
آفتابنیوز :
از دیروز تا امروز ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۴۲ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی و ۲۴ نفر از آنها بستری شدند.
مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۷ میلیون و ۶۱۰ هزار و ۸۹۵ نفر رسید.
متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۳ نفر از بیماران کووید۱۹ در کشور جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۴۶ هزار و ۲۱۷ رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خوشبختانه تا کنون ۷ میلیون و ۳۶۴ هزار و ۱۱۰ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
۳۳۰ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند.
تا کنون ۵۶ میلیون و ۵۵۴ هزار و ۷۷۵ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است.
همچنین تا کنون ۶۵ میلیون و ۲۱۷ هزار و ۸۷۳ نفر دُز اول، ۵۸ میلیون و ۶۱۳ هزار و ۶۳۲ نفر دُز دوم و ۳۱ میلیون و ۶۹۷ هزار و ۲۲۷ نفر نیز دُز سوم و بالاتر واکسن کرونا را در کشور تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۵۵ میلیون و ۵۲۸ هزار و ۷۳۲ دُز رسید.
در حال حاضر هیچ شهرستانی در وضعیت قرمز کرونا نیست، هفت شهر در وضعیت نارنجی، ۱۰۶ شهر در وضعیت زرد و ۳۳۵ شهر کشور نیز در وضعیت آبی قرار دارند.
آمار جهانی کرونا؛ فوت ۱۶۷ بیمار کووید در شبانهروز گذشته
همچنین بنابر آمار جهانی ورلداُمتر همچنین تاکنون مجموع مبتلایان به این بیماری در دنیا به ۶۸۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۹۶۴ نفر رسیده و مرگ شش میلیون و ۸۷۴ هزار و ۹۰۲ بیمار کووید نیز تایید شده است.
این گزارش همچنین حاکیست، آلمان با ثبت ۳۷ فوتی، بیشترین تعداد مرگهای روزانه کرونایی و کره جنوبی نیز با ثبت بیش از ۷۰۰۰ ابتلای جدید، بالاترین رقم مبتلایان روزانه را در ۲۴ ساعت گذشته گزارش کرده اند.
بنابر آمار ورداُمتر، آمریکا همچنان با ثبت بیش از ۱۰۶ میلیون ابتلا و بیش از یک میلیون و ۱۶۰ هزار فوتی به ترتیب رکورد ابتلا و مرگهای کرونایی را در کل دنیا دارد.
پس از ایالات متحده، دو کشور هند و فرانسه به لحاظ تعداد مبتلایان به ترتیب جایگاه دوم و سوم را اشغال کردهاند؛ همچنین در فهرست آمار فوتیهای این بیماری در حال حاضر بعد از آمریکا، برزیل با بیش از ۷۰۰ هزار فوتی و هند با بیش از ۵۰۰ هزار فوتی، بیشترین مرگ و میر کرونایی را به ثبت رساندهاند.
در اروپا نیز روسیه با ثبت بیش از ۳۰۰ هزار فوتی، بالاترین آمار مرگهای کرونایی در این قاره را تاکنون گزارش کرده است.
همچنین بنابر آمارهای رسمی، ایران با مجموع هفت میلیون و ۶۰۹ هزار و ۹۲۲ مورد ابتلا و ۱۴۶ هزار و ۱۶۵ مورد فوت ناشی از بیماری کووید-۱۹ در حال حاضر در رتبه هجدهم در جدول جهانی کرونا قرار دارد.
تازهترین آمار کرونا در نقاط مختلف دنیا به تفکیک کشورها و با تقسیمبندیهای قارهای، منطقهای و موضوعی در جدول جهانی «ورلداُمتر» بهروز رسانی میشود.
به گزارش ایسنا، سازمان جهانی بهداشت (WHO) در تاریخ جمعه ۵ مه ۲۰۲۳ به طور رسمی پایان وضعیت اضطراری کووید ۱۹ در جهان را اعلام کرد. این سازمان در ژانویه ۲۰۲۰، شیوع ویروس کرونا را یک وضعیت اضطراری بهداشت عمومی و نگرانی بینالمللی اعلام کرده بود.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: کرونا کووید 19 کووید۱۹ در کشور هزار فوتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۲۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام